کد مطلب:5435 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:290

گرد اورندگان سخنان امام قبل از علامه شريف رضي
مقاله
خطبه ها و كلمات علي



از اميرالمومنين سلام الله عليه خطبه ها و سخن هاي فراواني در كتب تاريخ و اخبار و آثار روايت شده است، علي عليه السلام بعضي از اين خطبه ها را در منابر مدينه، بصره و كوفه ايراد نموده است، و پاره اي ديگر را در ميدان جنگ و هنگام پيكار با دشمنان براي لشكريان خويش خوانده و آنها را از امور جاري آگاه نموده است.

اين خطابه ها در موضوعات مختلف وارد شده اند، بعضي در توحيد و خدا شناسي و صفات الهي ايراد گرديده اند و مسلمين را با خداوند متعال و صفات ثبوتيه و سلبيه آشنا كرده و در حقيقت علم خدا شناسي و معرفت پروردگار را به مردم آموخته اند و بعضي ديگر درباره پيامبران و سفيران خداوند آورده شده اند كه اميرالمومنين سلام الله عليه در آنها از خصوصيات پيامبران و رنجهاي آنان در ترويج دين مبين اسلام گفتگو مي كند، مخصوصا از فدا كاري هايي كه حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله در راه تحقق نظام اسلامي متحمل شده اند.

پاره اي از خطبه ها نيز درباره ي فضايل اخلاقي و آداب اجتماعي و فردي مسلمانان مي باشد. علي عليه السلام در اين گونه خطبه ها از آداب شريعت و احكام و مقررات ديني سخن گفته است و با بيانات شافيه و مواعظ كامله خود، راه سعادت و خوشبختي را به جامه اسلامي مي نماياند.

تعدادي از خطبه ها در موضوع جهاد با كفار و منافقان ايراد شده اند و علي عليه السلام در اين گونه خطبه ها كه تعداد آنها فراوان است، شيعيان و پيروان خود را به جهاد با منافقان و كساني كه خود را در ظاهر مسلمان جلوه مي دهند تشويق مي نمايد و مي فرمايد: «جهاد يكي از درهائي است كه آدميان را به خداوند مي رساند.»

از علي عليه السلام نامه ها و فرمان هائي نيز رسيده كه براي حكام و واليان خود نوشته است. امام در اين فرمانها بهترين دستور العمل ها را براي هدايت و فلاح مردم صادر فرموده است



[ صفحه 2]



از اين گونه فرمانها مواردي وجود دارد كه مي تواند در همه زمانها و مكانها سرمشق مسلمين و جامعه بشريت باشد.



جمع آوري خطبه هاي علي



از زمان اميرالمومنين سلام الله عليه گروهي خطابه هاي آن حضرت را ثبت نموده و در مجموعه هايي گرد آورده اند.

هدف آنها از چنين اقدامي آن بود كه آيندگان را نيز از اين سرچشمه هاي فضيلت و دانش سيراب نمايند و مسير رشد و تكامل را براي ايشان هموار سازند.

تعدادي از اين مجموعه ها تا زمان شيخ ابوجعفر طوسي رضوان الله تعالي و معاصرش ابوالعباس نجاشي در بغداد محفوظ و در دسترس مردم بوده است، اما متاسفانه اين آثار هنگام ورود طغرل بيك سلجوقي به بغداد به علت جهالت و تعصب وي با به آتش كشيده شدن تعدادي از كتابخانه هاي شيعه از بين رفته است. كتابخانه هاي مزبور بدست سلاطين آل بويه كه از شيعيان كه از عليه السلام عصمت و طهارت روايت شده بود با انواع كتب علمي و ادبي در آن جا گرد آمده بود. اين كتابخانه ها داراي انواع كتابها در علوم و معارف بود، كه دانشمندان از آنها استفاده مي نمودند. لكن جاه طلبان و دنيا پرستان كه همواره با تحريك عواطف و احساسات عوام به مقاصد شوم خود مي رسند در اين جا نيز دست بكار شدند، و با ايجاد اختلاف بين اهل سنت و شيعه بهانه اي بدست طغرل بيك سلجوقي سلطان متعصب حنفي دادند و همانطور كه در بالا گذشت او بعنوان اينكه اين كتابها از كتب ضلال است دستور آتش زدن آنها را صادر كرد، و آثار عليه السلام عليهم السلام طعمه حريق شد. بدنبال اين امر شيخ طوسي عالم بزرگ شيعه كه در بغداد مي زيست به نجف مهاجرت كرد، و نجف اشرف را پايگاه علمي شيعه قرار داد.

اينك ما مختصرا به معرفي كساني كه به جمع آوري خطبه ها و سخنان امام علي (ع) همت گماردند، مي پردازيم.



>حارث اعور همداني

>زيد بن وهب جهني

>ابراهيم بن حكم فزاري

>ابراهيم بن محمد ثقفي

>ابراهيم بن سليمان

>اسماعيل بن مهران

>اصبغ بن نباته

>قاسم بن يحيي

>لوط بن يحيي

>عبيدالله بن حر جعفي

>حسين بن عبيدالله

>صعصعه بن صوحان

>عبدالعزيز بن يحيي جلودي

>عبدالعظيم حسني

>محمد بن خالد برقي

>هشام بن محمد

>نصر بن مزاحم

>صالح بن ابي حماد

>فرح بن فروه

>مسعده بن صدقه

>علي بن محمد مدائني

>محمد بن عمر واقدي

>محمد بن حسن صفار

>محمد بن حسن بن دريد

>علي بن حسين مسعودي

>محمد بن يعقوب كليني

>محمد بن علي ابن حسين ابن بابويه

>حسن بن شعبه حراني

>ابن واضح يعقوبي

>محمد بن جرير طبري

>محمد بن محمد مفيد

>عمرو بن بحر جاحظ

>ابوجعفر اسكافي

>احمد بن محمد بن محمد ابوعبيد هروي

>سعيد بن يحيي اموي

>احمد بن يحيي نحوي مشهور به ثعلب

>قاسم بن سلام هروي

>محمد بن يزيد مبرد

>ابوالقاسم بلخي

>محمد بن عبد الرحمان رازي

>ابراهيم بن محمد بيهقي

>عبدالله بن مسلم بن قتيبه دينوري

>ابن عبد ربه اندلسي

>حسن بن عبدالله عسكري

>ابوالفرج اصفهاني

>ابوبكر باقلاني

>محمد بن حبيب بغدادي

>ابونعيم اصفهاني

>حاكم ابوعبدالله نيشابوري

>ابوحيان توحيدي

>ابن مسكويه رازي

>ابوعبدالله مرزباني خراساني

>احمد بن عبدالعزيز جوهري

>ابوجعفر بلاذري

>سليم بن قيس هلالي

>ابوحنيفه دينوري

>ابوالقاسم زجاجي

>ابومنصور ثعالبي

>محمد بن يوسف كندي

>محمد بن جرير بن رستم طبري

>عبيدالله بن احمد انباري

>احمد بن ابي رافع كوفي

>اعثم كوفي

>حسين بن سعيد اهوازي

>ابوسعيد آبي

>علي بن محمد واسطي

>محمد بن احد وشاء

>قاضي نعمان مصري

>علي بن ابراهيم قمي

>يزيد بن عبدالملك نوفلي



حارث اعور همداني



بطوري كه از آثار و اخبار وارده معلوم مي شود حارث اعور نخستين كسي است كه



[ صفحه 3]



خطابه هاي علي عليه السلام را جمع آوري كرده، و كتابي در اين موضوع تاليف كرده است. براي روشن شدن اين موضوع، مطلبي را كه در اصول كافي نقل شده است ذكر مي كنيم:

محمد بن يعقوب كليني رضوان الله عليه بسند خود از ابواسحاق سبيعي روايت مي كند كه حارث اعور گفت: علي عليه السلام در يكي از روزها بعد از اداء نماز عصر براي مردم خطبه اي خواند، و مردم از سخنان بليغ و شيواي آن حضرت در شگفت شدند، و از بيانات آن جناب در توحيد و خدا شناسي سود بردند.

ابواسحاق سبيعي مي گويد: به حارث اعور گفتند: آيا شما از آن سخنان چيزي به خاطر نداري؟ گفت: چرا من سخنان علي عليه السلام را نوشته ام. ابن اسحاق گفت: در اين هنگام حارث اعور سخنان اميرالمومنين سلام الله عليه را كه در توحيد و مسائل خدا شناسي بود براي ما املاء فرمود. [1] .



زيد بن وهب جهني



ابوسليمان زيد بن وهب جهني كوفي از ياران علي عليه السلام و از سربازان او در جنگ نهروان مي باشد كه در سال 96 هجري در گذشته است. وي از ثقات بود و شيخ طوسي درباره ايشان مي گويد: وي خطابه هاي اميرالمومنين عليه السلام را كه در منابر به مناسبت اعياد ايراد شده بود جمع كرد كه اين مجموعه را ابومنصور جهني از او روايت مي كند. [1] .



ابراهيم بن حكم فزاري



ابواسحاق ابراهيم بن ظهير فزاري يكي از مفسران است و روايات خويش را از سدي نقل مي كند. وي كتب زيادي تاليف كرد، كه از آن جمله كتابي در ملاحم و كتابي در خطبه هاي امام علي عليه السلام است. اين كتاب را احمد بن محمد بن موسي و محمد بن جعفر از او روايت مي كنند. [1] .



ابراهيم بن محمد ثقفي



ابواسحاق ابراهيم بن محمد ثقفي از نوادگان سعد بن مسعود ثقفي است. جد وي سعيد بن مسعود از طرف امام علي (ع) والي مدائن بود، و امام حسن عليه السلام پس از اينكه در مدائن



[ صفحه 4]



مجروح شد در منزل اين شخص فرود آمد. و مختار بن ابي عبيد برادر زاده وي مي باشد.

ابراهيم بن محمد نخست مذهب زيدي داشت، و بعد به مذهب اماميه گرويد، و در اصفهان مقيم شد، گفته اند: احمد بن محمد با گروهي از اهل قم باصفهان رفتند و او را دعوت كردند تا در قم اقامت نمايد، اما وي حاضر به خروج از شهر اصفهان نشد و در آنجا به ترويج مذهب عليه السلام پرداخت. اين محدث بزرگ آثار بسياري دارد كه اغلب آنها درباره عليه السلام اهل بيت عليهم السلام مي باشد، و از آن جمله كتابي است بنام رسائل اميرالمومنين عليه السلام. شيخ ابوجعفر طوسي رضوان الله عليه در ميان آثار او از اين كتاب ياد مي كند و آن را از احمد بن عبدون روايت مي نمايد. [1] .



ابراهيم بن سليمان



ابواسحاق ابراهيم بن سليمان بن عبدالله نهمي از قبيله حمدان است كه در كوفه اقامت داشت، اين محدث جليل القدر از ثقات بشمار مي رود و تاليفات و آثار متعددي دارد كه از آن جمله كتاب خطب و كتاب مقتل امام علي بن ابي طالب عليه السلام مي باشد.

شيخ طوسي و نجاشي كتب او را از احمد بن عبدون و احمد بن عبدالواحد روايت مي كنند، و اين محدث از اين جهت كه در ميان قبيله بني نهم و بني تميم و بني هلال زندگي مي كرده او را به هر سه قبيله نسبت مي دهند، ولي نسبت اصلي او به بني نهم است. [1] .



اسماعيل بن مهران



اسماعيل بن مهران بن محمد سكوني ابويعقوب كه از ثقات محدثين است و روايت خود را از امام رضا (ع) نقل مي كند. كه محضر مبارك امام رضا (ع) را درك كرده و روايات خود را از ايشان نقل مي نمايد. وي كتب متعددي در موضوعات مختلف تاليف نموده است. كتابي در ملاحم و كتاب ديگري از خطبه هاي امام علي (ع) از زمره آثار او بشمار مي رود.

شيخ طوسي و نجفي اين كتابها را از طريق حسين بن عبيدالله و محمد بن محمد از وي روايت مي كنند. ابن عبدون نيز كتاب خطب او را نقل كرده است. [1] .



اصبغ بن نباته



ابوالقاسم اصبغ بن نباته حنظلي از ياران خاص علي عليه السلام بود و در كوفه اقامت



[ صفحه 5]



داشت. اصبغ علوم و معارف زيادي از علي عليه السلام روايت كرده است. از جمله مي گويد: من در خانه علي عليه السلام دعا مي خواندم و ركوع مي كردم، در اين هنگام علي عليه السلام كه مي خواست از خانه بيرون رود فرمود: اي اصبغ چه مي كني به او گفتم: ركوع مي كردم و دعا مي خواندم، فرمود: اي اصبغ تو را دعايي كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيده ام، تعليم مي كنم. گفتم: دوست دارم آن را به من تعليم كني، فرمود: بگو «الحمد الله علي ما كان و الحمد الله علي كل حال». اصبغ بن نباته همچنين عهد نامه مالك اشتر را كه در هنگام رفتن به مصر برايش نوشته شد و نيز وصت علي عليه السلام را بفرزندش محمد بن حنفيه روايت مي كند، و شيخ ابوجعفر طوسي و نجاشي اين او را به طرق خود از ابن ابي جيد و حسين بن عبيدالله و ابن جندي نقل مي نمايد. [1] .



قاسم بن يحيي



قاسم بن يحيي راشدي از احفاد حسن بن راشد بغدادي است، و حسن بن راشد خود يكي از وزراي مهدي و موسي و هارون الرشيد بود. قاسم بن يحيي از امام صادق و امام كاظم عليهم السلام روايت مي كرده و كتابي بنام آداب اميرالمومنين سلام الله عليه داشته كه اين كتاب را شيخ طوسي روايت مي كند. [1] .



لوط بن يحيي



ابومخنف لوط بن يحيي بن مخنف ازدي، از بزرگان علماء و محدثين بشمار مي رود. مخنف جد او در جنگ جمل در حضور علي عليه السلام بود و در همين جنگ كشته شد. ابومخنف آثار زيادي دارد، و مورد اعتماد محدثين و مورخين شيعه و سني مي باشد. وي از امام صادق عليه السلام حديث نقل مي كند.

شيخ طوسي مي گويد: ابومخنف از اصحاب امام حسن و امام حسين عليهاالسلام بود و كتاب هاي فراواني تاليف كرده كه يكي از آنها خطب علي عليه السلام است او اين كتاب را از طريق احمد بن عبدون به سندش از نصر بن مزاحم و او از ابومخنف لوط بن يحيي روايت كرده است. [1] .



[ صفحه 6]



عبيدالله بن حر جعفي



از كساني كه مجموعه اي از علي عليه السلام روايت مي كند يكي هم عبيدالله بن حر جعفي است كه شاعري توانا و از دلاوران و جنگجويان بود و در دوره معاويه با گروهي در اطراف عراق و نجد راهزني مي كرد هيچگاه تسليم معاويه نشد، اما وقتي امام حسين عليه السلام از او ياري خواست او امتناع ورزيد اما بعد پشيمان شد.

عبيدالله كتابي دارد كه در آن مطالبي از امام علي عليه السلام روايت كرده است. [1] و ابوالعباس نجاشي گويد: بخاري از اين مجموعه ياد مي كند.

عبيدالله را از كوفيان بشمار آورده اند، وي زندگي عجيبي داشته و اين رساله گنجايش شرح حال او را ندارد. جويندگان به منابع ترجمه او مراجعه كنند.



حسين بن عبيدالله



حسين بن عبيدالله بن ابراهيم غضائري معروف به ابوعبدالله يكي از محدثين عالي مقام و از ثقات است كه در علم تبحر كافي داشت و تاليفات و آثار زيادي از او بجا مانده است. شيخ طوسي از وي روايت مي كند و ابوالعباس نجاشي كه خود از شاگردان او بوده و از وي اخذ حديث كرده، در رجال خود از او بعنوان شيخنان رحمه الله تعبير مي كند.

حسين بن عبيدالله كتابي بنام مواطن اميرالمومنين عليه السلام تاليف كرده و نجاشي در رجال خود ضمن آثار و تاليفات او از اين كتاب ياد مي كند. ابن غضائري از مشايخ اجازه بود و از ثقات بشمار مي رفت، و در ماه صفر سال 411 هجري در گذشت. [1] .



صعصعه بن صوحان



صعصعه يكي از ياران و خواص امام علي عليه السلام بود، امام (ع) به صعصعه علاقه بسيار داشت و او را هنگام بيماري در منزلش عيادت فرمود و گفت: اي صعصعه از اين پس نسبت به برادرانت افتخار مكن و نگو اميرالمومنين از من عيادت كرد.

صعصعه بن صوحان عبدي عهد نامه مالك اشتر را روايت مي كند. نجاشي در رجال خود اين عهد نامه را از طريق ابن نوح از جابر نقل كرده و مي گويد: از شعبي شنيدم كه مي گفت صعصعه ابن صوحان مي گفت: هنگامي كه علي بن ابي طالب سلام الله عليه مالك را بطرف مصر فرستاد



[ صفحه 7]



چنين فرمود. [1] .



عبدالعزيز بن يحيي جلودي



ابواحمد عبدالعزيز جلودي ازدي شيخ بصره و از محدثين بزرگ اين شهر بود، عبدالعزيز اهل جلود بود و جلود از قراي داخل جزيره است. اين عالم مشهور كه در زمان خود مورد احترام بود آثار و تاليفات زيادي دارد و كتابهاي متعددي درباره امام علي عليه السلام نوشته است. از آثار وي كتب خطبه هاي علي، شعر علي و مسند علي عليه السلام را مي توان نام برد. اين كتابها را نجاشي در رجال خود و در زمره كتب او نقل كرده است. و ابوعبدالله حسين بن عبيدالله آنها را با سند خود از عبدالعزيز روايت مي كند. [1] .



عبدالعظيم حسني



حضرت سيد الكريم و محدث عليم عبدالعظيم بن عبدالله حسني از ديگر گرد آورندگان خطب امام علي (ع) است كه بارگاه او در شهر ري مزار دوستان و شيعيان عليه السلام اهل بيت عليهم السلام مي باشد. اين عالم جليل و شريف از حضرت امام رضا، امام جواد و امام هادي عليهم السلام روايت كرده است. شرح حال وي بسيار مفصل است و نگارنده اين سطور كتابي در حالات او تاليف نموده كه به چاپ رسيده است.

حضرت عبدالعظيم كتابي تحت عنوان خطب علي عليه السلام تاليف كرده بود و مولفين در شرح حالش از اين كتاب نام مي برند.



محمد بن خالد برقي



ابوعبدالله محمد بن خالد بن عبدالرحمان برقي كه اصلش از برق رود قم است، اين محدث، اهل ادب بود و به تاريخ و علوم ادبيه علاقه داشت ولي از نظر نقل حديث از ضعفا بشمار مي رود، در «خلاصه» او را از اصحاب حضرت رضا (ع) معرفي كرده و باستناد گفته شيخ، او را تعديل كرده است.

محمد بن خالد كتابهاي متعددي تاليف نموده كه از آن جمله كتابي بعنوان خطب از روي نقل مي كنند، و شايد اين كتاب مجموعه اي از خطب امام علي عليه السلام باشد، نجاشي اين كتاب را با



[ صفحه 8]



ساير آثار او از طريق احمد بن علي بن نوح روايت مي كند. [1] .



هشام بن محمد



هشام بن محمد بن سائب كلبي يكي از محدثين بزرگ و علماي عاليقدر است، وي از شيعيان و خواص حضرت امام جعفر صادق عليه السلام بود، و همواره از محضر ايشان بهره مند مي شده است. وي مي گويد: من بيمار شدم و هر چه ياد گرفته بودم، اين موضوع را به امام صادق عليه السلام گفتم امام عليه السلام كاسه اي را كه در آن مقداري آب بود به من داد و من خوردم و هه چيز يادم آمد.

هشام بن محمد تاليفات بسياري دارد، و كتابي بعنوان خطب در شمار آثار او نوشته اند و محتمل است كه اين كتاب مجموعه اي از خطب علي عليه السلام باشد. [1] .



نصر بن مزاحم



ابوالفضل نصر بن مزاحم منقري كوفي يكي از علماي حديث و از بزرگان علماي مغازي و سيره ها است، نصر بن مزاحم عطار از شيعيان امام علي عليه السلام بود. ابن نديم او را در طبقه ابومخنف ذكر كرده و گفته شده است او در سال 202 در گذشته است.

نصر بن مزاحم كتابي در موضوع خطب امام علي عليه السلام فراهم آورده ليكن آن كتاب نيز مانند هزارها كتاب ديگر از بين رفته است. در كتاب واقعه صفين كه يكي از آثار اوست، تعدادي از خطب و رسائل و كلمات آن حضرت را ذكر كرده است. [1] .



صالح بن ابي حماد



ابوالخير بن ابي حماد رازي از اصحاب امام جواد، امام هادي و امام حسن عسكري عليهم السلام است، احمد بن ابي عبدالله برقي و سعد بن عبدالله اشعري كتابي به عنوان خطب اميرالمومنين (ع) از او نقل مي كنند. [1] .



[ صفحه 9]



فرح بن فروه



ابوروح فرج بن فروه از مسعده بن صدقه از امام صادق عليه السلام خطب علي عليه السلام را نقل مي كند. سيد علي بن طاوس در پشت اين نسخه به خط نوشته بود ، اين كتاب بعد از سال 200 نوشته شده است، و اين نسخه را حسن بن سليمان حلي در اختيار داشته و از آن نقل كرده است. [1] .



مسعده بن صدقه



مسعده بن صدقه از راويان و اصحاب امام صادق عليه السلام است، شيخ ابوجعفر طوسي مي گويد: اين محدث از اهل سنت بود، و هارون بن مسلم از وي روايت مي كند، از روايات او معلوم مي گردد كه از ثقات مي باشد، زيرا روايات او متقن و متين است، و از اين جهت روايات او را مورد استناد قرار داده اند.

اگر در اخبار منقوله او دقت كنيم، معلوم مي گردد كه روايات او از جهت اتقان كمتر از روايات جميل بن دراج و يا حريز بن عبدالله نيست بلكه از آنها محكمتر نيز مي باشد، يكي از آثار مسعده بن صدقه كتابي بنام خطب اميرالمومنين عليه السلام بوده كه در كتب رجال باو نسبت مي دهند. [1] .



علي بن محمد مدائني



ابوالحسن علي بن محمد مدائني اخباري كه در سال 135 متولد شد و در سال 225 در گذشت، ابن نديم در فهرست خود مي گويد: علي بن محمد مدائني مجموعه اي از خطب علي عليه السلام را گرد آورد و نامه هاي آن حضرت را به واليان و حكامش در آن مجموعه ذكر نمود، و شيخ ابوجعفر طوسي نيز در فهرست خويش او را عنوان كرده و گويد: ابوالحسن مدائني پيرو مذهب اهل سنت و جماعت بوده است. [1] .



محمد بن عمر واقدي



ابوعبدالله محمد بن عمر واقدي از علماء و محققان بزرگ اسلامي است كه در بغداد



[ صفحه 10]



اقامت داشت واقدي آثار و تاليفاتي دارد كه هر كدام در موضوع خود حائز اهميت مي باشند. و از مصادر معتبر بشمار مي روند، واقدي از شيعيان و پيروان عليه السلام اهل بيت عليهم السلام بود، و در عقيده خود صراحت داشت.

يكي از آثار واقدي كتاب خطب امام علي عليه السلام مي باشد، ابوغالب زراري در كتاب اخبار آل اعين مي گويد: يكي از كتابهائي كه به خط خود نوشته ام خطب اميرالمومنين عليه السلام تاليف واقدي است، و سيد شريف رضي در نهج البلاغه از خط واقدي نقل مي كند. [1] .



محمد بن حسن صفار



محمد بن صفار اشعري قمي يكي از محدثان معروف در قم بود، اين محدث آثار زيادي در اخبار و روايات عليه السلام فراهم آورده است، كه يكي از آنها كتاب ارشاد مي باشد. او در اين كتاب خطبه هائي از امام علي عليه السلام نقل مي نمايد ، اما اين كتاب در دست نيست. [1] .

محمد بن حسن صفار مولف كتاب مشهور بصائر الدرجات نيز مي باشد، كه در زمان مولف در شهر قم مورد انتقاد گردهي از محدثين قرار گرفت، از آن جمله محمد بن احمد بن وليد كه شيخ اصحاب حديث بود بصائر را به شاگردان خود روايت مي كرد ولي اجازه نقل او را نمي داد.



محمد بن حسن بن دريد



ابوبكر محمد بن حسن بن دريد ازدي بصري از فضلاء و ادباي عاليقدر بود كه در علم نحو لغت تبحر خاصي داشت و از ابوحاتم سجستاني و رياشي اخذ علوم نمود. ابن دريد بسيار با هوش و داراي حافظه اي قوي بود، چنانكه ديوان شعري را براي خواندن حفظ كرد.

محمد بن دريد پيرو مذهب تشيع بود و كتابي بنام امالي نوشته كه در آن از خطب امام علي عليه السلام نقل كرده است. ابن دريد در بصره جاي خليل بن احمد را گرفت و همچنان در ترويج علم فضيلت همت گماشت و در سال 321 در بغداد ديده از جهان فروبست. [1] .



علي بن حسين مسعودي



الوالحسن علي بن حسين مسعودي از مورخان عاليقدري است كه كتابهاي او در عالم اسلام شهره اند.



[ صفحه 11]



مسعودي از كساني است كه اغلب بلاد معموره زمان خود را سياحت كرد و با علماء و فضلاء در شهرها و ولايات گفتگو نمود و دانش و كمال فراواني فراهم آورد. كتاب مروج الذهب او اكنون مورد استفاده دانشمندان مي باشد.

مسعودي در آثار خود كه اكنون در دست است مانند «اثبات الوصيه» از سخنان و خطبه هاي امام علي عليه السلام نقل مي كند.

مسعودي پس از سالها مسافرت و تحقيق و تاليف در سال 420 هجري جهان را وداع گفت، و در مصر به خاك سپرده شد.



محمد بن يعقوب كليني



ابوجعفر محمد بن يعقوب كليني (رضوان الله عليه) در دهكده كلين در جنوب شهر ري متولد شد و پس از تكميل تحصيلات عازم بغداد گشت و در آنجا اقامت گزيد. وي در طول بيست سال كتاب شريف كافي را تاليف كرد، و سرانجام در سال 329 در گذشت. مقبره او اكنون در بازار بغداد زيارتگاه همگان مي باشد.

محمد بن يعقوب كليني در مطاوي كتاب كافي، و خطبه هايي در كتاب ايمان و كفر، و خطبه اي پيرامون حج در كتاب حج، و چند خطبه در كتاب روضه و نيز وصيت هاي امام علي (ع) را در كتاب وصيت نقل مي كند.



محمد بن علي ابن حسين ابن بابويه



ابوجعفر صدوق محمد بن علي (رضوان الله عليه) كه در كتب حديث از وي بعنوان رئيس محدثين تعبير شده، از بزرگان شيعه و محدثين عاليقدر اماميه بشمار مي آيد، شيخ صدوق در شهر ري و در زمان حكومت آل بويه مرجع شيعه بود و در آنجا به ترويج مذهب شيعه و تاليف و تحقيق اشتغال داشت. و در سال 381 در ري در گذشت و قبرش اكنون مزار شيعيان است.

شيخ ابوجعفر صدوق در كتب و آثار خود خطبه هايي از علي عليه السلام نقل كرده است، از جمله در كتاب صلوه من لا يحضره الفقيه در نماز استسقاء يك خطبه و در «معاني الاخبار» خطبه شقشقيه و در كتاب توحيد خطبه هاي توحيد امام علي (ع ) را روايت كرده است.



[ صفحه 12]



حسن بن شعبه حراني



محدث جليل و محقق بزرگ ابومحمد بن علي بن حسين بن شعبه حراني يكي از علماي بزرگ شيعه در قرن چهارم هجري مي باشد و شيخ مفيد از وي اخذ حديث كرده است.

حراني بسيار خوش انتخاب و در تاليف با سليقه و مبتكر بود. و كتاب او تحت عنوان تحف العقول، خود شاهد اين مدعا است.

حراني در تحف العقول خطبه ها و كلمات متعددي از امام علي عليه السلام روايت مي كند مانند نامه بسيار مفصل امام علي (ع) در آداب و سنن، و وصيت نامه ايشان به امام حسن (ع) و خطبه اي بنام وسيله و خطبه مفصل ديگري در توحيد.



ابن واضح يعقوبي



احمد بن اسحاق بن جعفر معروف به يعقوبي و ابن واضح از مورخان بزرگ عالم اسلام است، يعقوبي عشق زيادي به سياحت در شهرها و ولايات داشت، و بلاد شرق و غرب عالم را مانند ابران، هندوستان، تركستان، شام، مصر و ديگر ملل افريقاي شمالي و اندلس را سياحت كرد.

يعقوبي در تاريخ خود در فصل مربوط به امام علي عليه السلام خطبه ها و كلماتي از آن حضرت نقل مي كند و نامه هاي اميرالمومنين را كه براي واليان خود نوشته، ذكر كرده است. يعقوبي پس از چندين سال تحقيق و تاليف در سال 278 در گذشت و آثار ارزنده اي از خود بجاي گذاشت.



محمد بن جرير طبري



ابوجعفر محمد بن جرير طبري از مورخان و مفسران مشهور است، طبري در بغداد اقامت داشت و در همين شهر كه در آن روزها مركز علوم و معارف بود به تحقيق و تتبع اشتغال داشت، طبري كتاب مفصلي در موضوع حديث غدير در دو مجلد نوشت و كتابي نيز در طريق حديث معروف طير فراهم آورد.

محمد بن جرير طبري در تاريخ بزرگ خود در فصل مربوط به امام علي عليه السلام تعدادي از خطبه ها و نامه هاي علي بن ابي طالب (ع) را ذكر كرده و وصيت آن حضرت را به امام حسن (ع) و محمد حنفيه نقل مي كند.



[ صفحه 13]



طبري با حنابله مخالف بود و رهبري آنها را هميشه تحقير مي كرد و از اين جهت مورد خشم آنها قرار گرفت.

وي در سال 310 در بغداد در گذشت.



محمد بن محمد مفيد



محمد بن محمد بن نعمان ابوعبدالله معروف به شيخ مفيد از بزرگان علماء شيعه و از فقهاي عالي مقام اماميه است كه در بغداد به نشر علوم و معارف مشغول بود، اين بزرگوار، استاد سيد رضي و سيد مرتضي مي باشد و آن دو در نزد شيخ مفيد دانش اندوختند و راه كمال يافتند.

ابوعبدالله مفيد آثار و تاليفات زيادي دارد و در كتاب هاي خود مانند اختصاص و ارشاد تعدادي از خطب امام علي عليه السلام و رسائل آن جناب را آورده است، و همچنين در اختصاص كلمات متعددي از سخنان اميرالمومنين سلام الله عليه را ذكر مي كند. شيخ مفيد پس از سالها خدمات علمي و مذهبي و تربيت شاگرداني چون سيد بن جليلين مرتضي و رضي و شيخ طوسي، در سال 414 ديده از جهان فروبست.



عمرو بن بحر جاحظ



ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ ليثي لغوي نحوي از غلامان نظام بود و در بصره اقامت داشت، جاحظ از اديبان و از علماي لغت بشمار مي رفت، گويند متوكل او را براي تعليم فرزندانش خواست اما وقتي او را ديد از زشتي چهره اش ناراحت شد و او را با دادن مقداري جايزه باز گردانيد.

جاحظ در كتاب خود البيان و البيين كه در ادبيات تاليف شده و از كتابهاي بسيار مشهور است، تعدادي از خطب و كلمات امام علي عليه السلام را نقل كرده است. جاحظ پس از سالها تاليف و تصنيف در سال 255 در شهر بصره ديده از جهان فروبست. گفته اند مرگ او در اثر فروريختن كتابها برويش بوده است.



ابوجعفر اسكافي



محمد بن عبدالله ابوجعفر اسكافي معتزلي يكي از بزرگان متكلمين و علماي عالي مقام



[ صفحه 14]



است. ابوجعفر در بغداد اقامت داشت و از مذهب اعتزال ترويج مي كرد، اسكافي كتابها و رساله هاي متعددي تاليف نمود. كتاب مقامات در مناقب اميرالمومنين سلام الله عليه از شمار آنهاست.

ابوجعفر اسكافي، در اين كتاب سخناني از امام علي عليه السلام روايت كرده و سيد رضي (رضوان الله عليه) در نهج البلاغه از اين كتاب نام برده است. اسكافي پس از مدتي تحقيق و تاليف در سال 240 در بغداد جهان را وداع گفت.



احمد بن محمد بن محمد ابوعبيد هروي



ابوعبيد احمد بن عبدي مودب هروي صاحب كتاب غريبين يكي از اكابر علماء و از اصحاب ابومنصور ازهري لغوي بود، عبيد كتابي در لغات غريب قرآن و حديث تاليف كرد و اين كتاب همواره مورد استفاده اهل علم و ادب و جويندگان قرآن و حديث بوده است.

ابوعبيد در كتاب خود گفته هاي امام علي عليه السلام را نقل نموده و در مطاوي كتاب خود تعدادي از كلمات آن حضرت را مورد استشهاد قرار داده است. ابوعبيد هروي پس از مدتي تحقيق و تاليف سرانجام در سال 401 در گذشت.



سعيد بن يحيي اموي



ابوعثمان سعيد بن يحيي اموي محدث مقيم بغداد از رواه بزرگ و محدثين درجه اول است. وي از گروهي مانند ابن مبارك و وكيع و همچنين از پدرش روايت مي كند. رنسائي، بخاري، مسلم بن حجاج و جماعتي ديگر از اهل حديث نيز از وي اخذ روايت كرده اند. [1] .

سعيد بن يحيي كتابي بنام مغازي دارد اين كتاب سخناني از امام علي عليه السلام روايت مي كند، و از قراري كه صاحب كشف الظنون مي نگارد اين كتاب تا قرن يازدهم هجري وجود داشته است.

اين دانشمند در سال 249 در بغداد در گذشت.



احمد بن يحيي نحوي مشهور به ثعلب



ابوالعباس احمد بن يحيي بن زيد شيباني رهبر علماي كوفه و معلم نحو و لغت بود و ثعلب



[ صفحه 15]



در نزد ابن اعرابي دانش و ادب آموخت تا به حد كمال رسيد، او را از اين جهت ثعلب مي گفتند كه در هنگام بحث از مطلبي به مطالب ديگر مي رفت و در جائي ثابت نبود.

ابوالعباس در كتابها و مقالاتش از سخنان امام علي عليه السلام بعنوان، شاهد استفاده كرده و سيد رضي در كتاب خود باين مطلب اشاره مي كند.

ثعلب در سال 291 جهان را وداع گفت.



قاسم بن سلام هروي



ابوعبيد قاسم بن سلام فرزند يك برده رومي بود كه در هرات مي زيست. وي يكي از مشاهير لغت، حديث، و ادب مي باشد و در هر فني امام اهل زمان خود بود، و مدت هيجده سال در طرطوس قضاوت مي كرد. او در آثار خود از ابوزيد انصاري، اصمعي ابن اعرابي، كسائي، فرا و ابوعبيده روايت مي كند.

گويند ابوعبيده نخستين كسي است كه در غريب الحديث كتاب نوشت. او در كتاب خود به سخنان علي بن ابي طالب (ع) استناد مي جويد و سيد رضي از وي نام مي برد.

ابوعبيد پس از انجام مناسك حج در سال 224 در مكه در گذشت. [1] .



محمد بن يزيد مبرد



ابوالعباس محمد بن يزد ازدي بصري معروف به مبرد از علماي نحو و لغت بشمار است و مورد قبول همه علماء ادب و لغت مي باشد. خطيب در تاريخ خود مي گويد: مبرد از اهل بصره بود و در بغداد مقيم شد. و از ابوعثمان و ابوحاتم سجستاتي روايت مي كرد.

مبرد كتابهائي در ادب و لغت تاليف كرده كه كتاب كامل و مقتضي از آن جمله اند. وي در اين كتابها از كلمات امام علي عليه السلام استفاده كرده است. ابوالعباس مبرد در بغداد اقامت گزيد و به تاليف و تحقيق پرداخت و سپس در سال 285 در گذشت.



ابوالقاسم بلخي



عبدالله بن احد بن محمود ابوالقاسم كعبي بلخي از فضلاي مشهور و علماي صاحب نام در تاريخ اسلام است وي از بزرگان معتزله و روساء اين طايفه بشمار مي رود، و فرقه كعبه از معتزله



[ صفحه 16]



منسوب به او است. او در علم كلام و مناطره بسيار قوي بود و جدل را نيكو مي دانست.

ابوالقاسم بلخي كتابي بنام انصاف دارد و در اين كتاب خطبه شقشقيه را كه در نهج البلاغه ذكر گشته و موجب جنجال شده است نقل مي نمايد. ابوالقاسم كعبي بلخي پس از تاليف آثاري كه از خود به جاي گذاشت در سال 319 در گذشت.



محمد بن عبد الرحمان رازي



ابوجعفر عبدالرحمان بن قبه رازي از متكلمان اماميه و علماي عاليقدر شيعه مي باشد. او كتاب انصاف را در امامت تاليف نموده و شيخ مفيد از او روايت مي كند، نجاشي او را از مدافعان حقوق عليه السلام اهل بيت عليهم السلام قلمداد كرده و به جلالت قدر وصف نموده است.

او نخست از افكار معتزله پيروي مي كرد اما بعدها برگشت نمود. از ابوجعفر ابن بطه اخذ حديث نموده، و در كتاب انصاف خطبه شقشقيه را نقل و بآن استناد كرده است، اين عالم جليل القدر در شهر ري كه محل زندگي وي بود، در گذشت.



ابراهيم بن محمد بيهقي



ابراهيم بن محمد يكي از علماي قرن سوم هجري است. و اهل مدائن است. كه در سال 225 در گذشت او از ابن سكيت كه در زمان متوكل به شهادت رسيد و از ابراهيم بن سندي رئيس شرطه مامون نقل مطالب مي نمايد، بيهقي كتابي دارد بنام محاسن و مساوي، اين كتاب بسيار مشهور است و مكرر چاپ شده است. وي در اين كتاب بنا به مناسبت ها، بفراواني كلماتي از امام علي عليه السلام نقل مي كند و قصه عدي بن حاتم را نيز با معاويه در مورد امام علي عليه السلام ذكر كرده است.



عبدالله بن مسلم بن قتيبه دينوري



ابومحمد عبدالله بن مسلم بن قتيبه باهلي مروزي از علماي لغت و ادب و تاريخ است و در اين علوم صاحب تاليفات و آثار زيادي مي باشد، اين قتيبه در دينور، قاضي بود، و از اين جهت به دينوري مشهور شد، ابن قتيبه در خراسان امير بود و بدين نسبت او را مروزي هم مي گويند.

ابن قتيبه در كتاب هاي خود بنام ادب الكاتب، امامت و سياست، عيون الاخبار، و



[ صفحه 17]



غريب القرآن از كلمات علي بن ابي طالب عليه السلام استفاده كرده و بدانان استناد جسته است، اين عالم بزرگ و اديب عاليقدر در ماه رجب سال 276 بطور ناگهاني در گذشت. [1] .



ابن عبد ربه اندلسي



ابوعروا بن عبد ربه قرطبي اندلسي از ادباء و شعراء بزرگ است و كتاب او بنام عقد الفريد يكي از بهترين كتابهاي ادبي و تاريخي بشمار مي رود، و در واقع دائره المعارفي است كه در آن مطالب و موضوعات بسيار جالبي برشته نگارش در آمده اند و از جمله ماخذ بسيار ارزنده مي باشد.

ابن عبد ربه در مطاوي كتاب خود (العقد الفريد) كه در هفت جلد در مصر به چاپ رسيده كلمات بسياري از علي بن ابي طالب عليه السلام نقل مي كند. ابن عبد ربه پس از تاليفات و آثاري كه از خود به جاي گذاشت در سال 328 در گذشت.



حسن بن عبدالله عسكري



ابوهلال حسن بن عبدالله عسكري از سخنوران و اديبان و لغت دانان مشهور بود كه در فقه و حديث نيز تبحر داشت، وليكن بيشتر پيرو شعر و ادب بود. او كتابي تحت عنوان اوائل دارد و بطوري كه ياقوت نقل مي كند بر اساس نوشته اي در پشت يك نسخه از اين كتاب آن را در شعبان سال 359 نگاشته است.

او در كتاب اوائل كلمات و خطبه هائي از امام علي عليه السلام نقل مي كند و اين همان خطبه اي است كه كليني به سند خود از ابن عباس روايت كرده است.



ابوالفرج اصفهاني



علي بن حسين بن محمد ابوالفرج اصفهاني صاحب كتاب اغاني يكي از دانشمندان بزرگ و اديبان عالي مقام است كه در شهر بغداد اقامت داشت. ابوالفرج در اغاني آثار، احاديث، مغازي، علم طب، نجوم و ساير علوم متداول آن روز تبحر و تخصص كامل داشت و مورد توجه سيف الدوله ديلمي بود.

او در كتاب مشهور خود اغاني- به حالات و خصوصيات صدها شاعر و سخنور با ذكر



[ صفحه 18]



تاريخ خلفاء بني اميه و بني عباس و مجالس بزم و سرور آنها پرداخته، و در همين كتاب و همچنين در مقابل آل ابي طالب كلمات و سخنان امام علي عليه السلام را ذكر كرده است. وي سرانجام در سال 356 در گذشت.



ابوبكر باقلاني



محمد بن طيب ابوبكر بحري از محدثين و اهل جدل بود، و از طريقه ابوالحسن اشعري تبعيت مي كرد و از آراء او دفاع مي نمود. او مردي مناظر و بحاث بود و همواره با فضلاء و دانشمندان مخالف طريقه اش به جدل و بحث مشغول بود، او هوش سرشاري داشت و حاضر جواب بود.

باقلاني با شيخ ابوعبدالله مفيد رهبر مذهب شيعه در بغداد كه خود از متكلمان و مناظران بود مناظره كرد و بدست شيخ مفيد مغلوب گرديد. باقلاني در كتاب اعجاز القرآن از كلمات امام علي عليه السلام استفاده كرده است.

وفات ابوبكر به سال 403 رخ داد.



محمد بن حبيب بغدادي



محمد بن حبيب بغدادي هاشمي از مورخان و محدثان بشمار است، بعضي گفته اند حبيب نام مادرش بوده و پدرش شهرت ندارد. از محل زندگي و تاريخ تولدش اطلاعي در دست نيست، جز اينكه در سامراء از ابن اعرابي و ابوعبيده دانش آموخته و در سال 245 هنگام خلافت متوكل در گذشته است.

ابن حبيب در لغت، انساب، و شعر تبحر خاصي داشت، و مردم را با علوم ادبي آشنا مي كرد. مرزباني گويد: وي نام اشخاص را از كتب پاك مي كرد و به خودش نسبت مي داد ابن حبيب در آثار خودش از خطبه ها و كلمات امام علي عليه السلام استفاده كرده و مورد استناد قرار داده است. [1] .



ابونعيم اصفهاني



احمد بن عبدالله بن احمد حافظ ابونعيم اصفهاني از اكابر اهل حديث و حافظان بزرگ و از ثقات بشمار مي رود، حافظ نعيم در زمان خود بسيار مورد توجه بود و اصحاب حديث براي او



[ صفحه 19]



اهميتي خاص قائل بودند، وي هر جا كه قدم مي گذاشت مردم پيرامون او را مي گرفتند و وي را بر بالاي منبري مي كشانده و از مواعظ و نصايج او استفاده و بهره مند مي شدند.

يكي از آثار او كتاب حليه الاولياء است كه شرح حال گروهي از اصحاب حضرت رسول صلي الله عليه و آله و جماعتي ديگر از اهل علم در آن جا ذكر شده است، حافظ ابونعيم در ترجمه حال امام علي عليه السلام در مجلد اول اين اثر گرانقدر خود تعدادي از كلمات آن حضرت را نقل مي كند. [1] .



حاكم ابوعبدالله نيشابوري



محمد بن عبدالله حاكم نيشابوري معروف به ابن بيع از حفاظ حديث و پيشوايان بزرگ در شهر نيشابور بود، وي براي كسب دانش و فضيلت به شهرهاي زيادي در آن زمان به مسافرت پرداخت و از هزار نفر اخذ حديث كرد و در نيشابور به تاليف و تصنيف پرداخت و آثار ارزنده اي از خود به جاي گذاشت.

گروهي حاكم نيشابوري را پيرو مذهب تشيع دانسته اند، از آن رو كه وي در آثار خود بسياري از فضائل امام علي عليه السلام را روايت كرده است، حاكم نيشابوري كتاب مستدرك صحيحين را تاليف كرد و در آن تعدادي از كلمات اميرالمومنين سلام الله عليه رانقل نمود.



ابوحيان توحيدي



علي بن محمد بن عباس شيرازي معروف به ابوحيان توحيدي شيخ صوفيه و از فيلسوفان و اهل ادب بشمار مي رود، ابوحيان در بسياري از علوم و فضائل مانند نحو، ادب، فقه، شعر، و كلام مهارت داشت، گويند وي به امور شرعي جندان توجهي نداشت و از اين جهت او را بزندقه متهم كردند.

ابوحيان توحيدي نسبت به صاحب بن عباد و ابوالفضل بن عميد بسيار جسارت كرده و كتابي در نكوهش اين دو نوشته است وليكن گروهي سخنان او را حمل بر غرض كرده اند ابوحيان در كتاب بصائر كلمات و سخناني از امام علي عليه السلام روايت مي كند.



[ صفحه 20]



ابن مسكويه رازي



ابوعلي احمد بن محمد بن يعقوب بن مسكويه از اهل ري بود ولي در اصفهان اقامت داشت، ابن مسكويه از حكماء و فلاسفه در زمره برجسته ترين و از اعيان علماء و دانشمندان محسوب مي شود و آثار زيادي در علوم و معارف از خود به جاي گذاشته است، وي با ابن سينا و وزير مهلبي هم نشين بود و بعد با عضد الدوله هم نشين شد. ابن مسكويه در كتاب تجارب الامم كلمات و سخنان اميرالمومنين سلام الله عليه را روايت مي كند.

او در سال 421 در اصفهان در گذشت، و قبرش مورد احترام بود، گويند: ميرداماد هنگامي كه از كنار قبرش مي گذشت توقف مي كرد و برايش فاتحه مي خواند.



ابوعبدالله مرزباني خراساني



محمد بن عمران بن موسي ابوعبدالله مرزباني خراساني پيرو مذهب تشيع بود و در بغداد اقامت داشت، مرزباني نخستين كسي بود كه علم بيان را تدوين نمود و در علوم ادب، شعر و لغت آثار فراواني دارد و در نقل حديث ثقه و مورد اعتماد مي باشد.

ابوعبدالله مرزباني از ابوالقاسم بغوي، احمد بن سليمان طوسي، ابن دريد، نفطويه و جماعتي ديگر اخذ ادب كرد و شيخ مفيد از او كسب دانش و فضيلت نمود. ابوعلي فارسي درباره او مي گفت: مرزباني يكي از محاسن جهان است.

مرزباني در كتاب خود بنام موفق، كلمات و سخنان علي عليه السلام را روايت مي كند. [1] .



احمد بن عبدالعزيز جوهري



احمد بن عبدالعزيز جوهري از مشايخ بزرگ و رجال عاليقدر شيعه بوده است، كه نزد همگان از احترام و توجه ويژه برخوردار بود. شيخ ابوجعفر طوسي در فهرست خود از او نام برده و آثار وي را ذكر كرده است، محدثين از اين عالم جليل القدر بسيار تجليل نموده و از كتاب هاي او استفاده برده اند.

ابن ابي الحديد معتزلي شارح نهج البلاغه در كتاب خود از وي بسيار نقل مي كند و به گفته هاي او استناد مي جويد، جوهري در كتاب خود سقيفه كه از كتابهاي بسيار مفيد است از سخنان و خطبه هاي امام علي بن ابي طالب عليه السلام روايت مي كند.



[ صفحه 21]



ابوجعفر بلاذري



احمد بن يحيي بن جابر بغدادي بلاذري از شعراء و نويسندگان بزرگ عصر خود بود، بلاذري در دربار خلفاء عباسي مانند متوكل، مستعين و معتز كار مي كرد و نزد آنان بسيار مقرب بود. بلاذري در بغداد زندگي مي كرد و در همين شهر به كسب دانش پرداخت، و در شمار دانشمندان عالي مقام قرار گرفت، وي در طول زندگي خود كتابهاي زيادي را تاليف كرد كه از آن جمله كتاب انساب الاشراف و فتوح البلدان مي باشد او در اين اثر ضمن شرح حالات امام علي عليه السلام سخنان او را نقل كرده است. وي در سال 279 در گذشت.



سليم بن قيس هلالي



سليم بن قيس از اصحاب علي و حسن و حسين عليهم السلام بود و كتابي نيز تاليف كرده كه به اصل سليم معروف است. اين كتاب در ميان علماء شيعه از قديم مشهور مي باشد و محدثين عالي مقام در آثار و تاليفات خود مندرجات آن را مورد استفاده قرار داده اند. سليم بن قيس هلالي در كتاب خود كه اكنون چاپ شده و در دسترس همگان قرار گرفته است، خطبه ها و سخناني از امام علي عليه السلام روايت مي كند، از ذهبي روايت شده كه: او را از اين جهت هلالي مي گفتند كه در اول هر ماه هلال را رويت مي كرده و آشنا به محل هلال بوده است.



ابوحنيفه دينوري



ابوحنيفه دينوري از علماء ادب، لغت، تاريخ، هندسه و فلسفه بود، دينوري يكي از نوادر رجال و اهل علم و ادب بشمار مي رود، و از محضر ابن نديم بسيار استفاده كرده است، ابن نديم گفته: او از علماء بصره و كوفه دانش آموخت و متبحر شد.

ابوحنيفه دينوري مورد اعتماد اهل علم و ادب است و در نقل مطالب ثقه و معتمد مي باشد، وي از خود آثار فراوان و مفيدي به جاي گذاشت كه از آن جمله اخبار الطوال مي باشد. و در اين كتاب در ضمن شرح حالات امام علي عليه السلام تعدادي از خطب و سخنان آن حضرت را نقل كرده است.



[ صفحه 22]



ابوالقاسم زجاجي



عبدالرحمان بن اسحاق ابوالقاسم صيحري زجاجي در شمار رجالي است كه سخنان امام علي (ع) را روايت كرده است. او در بغداد بزرگ شد و كسب علم و كمال كرد و در شام مسكن گزيد، از اين جهت او را زجاجي گفته اند كه در بغداد با ابواسحاق زجاج مصاحب بود و از وي دانش آموخت. زجاجي كتابهاي زيادي نوشت از آن جمله كتاب جمل است كه شروح زيادي بر آن نگاشته اند.

وي كتاب جمل را در مكه تاليف كرد و هر گاه از يك فصل فارغ مي شد هفت بار خانه خدا را طواف مي كرد و براي خود و كساني كه كتاب او را مي خواند استغفار مي نمود. زجاجي در كتاب ديگر خودش امالي- سخنان امام علي عليه السلام را روايت مي كند. او در سال 330 در طبريه شام در گذشت.



ابومنصور ثعالبي



عبدالملك بن محمد ثعالبي در سال 350 در شهر نيشابور متولد شد، ثعالبي در نظم و نثر از بزرگترين رجال زمان خود بود، و از همه دانشمند ان عصر خود گوي سبقت را ربود و بر همه تفوق پيدا كرد، و شهرتش همه جا را فراگرفت و آثارش به هر شهر و دياري رسيد.

ثعالبي به شعر و ادبيات پرداخت و در جمع آوري سخنان فصيح و بليغ همت گماشت كتاب يتيه الدهر يكي از آثار ادبي اين اديب عاليقدر مي باشد. وي در اثر ديگرش بنام الاعجاز و الايجاز سخناني از امام علي عليه السلام روايت كرد و سرانجام در سال 429 جهان را وداع گفت. [1] .



محمد بن يوسف كندي



ابوعمر بن يوسف بن يعقوب كندي از اهل مصر بود، كندي در علم انساب بسيار متبحر بود و خانواده ها را به خوبي مي شناخت، و هم چنين از اوضاع و احوال و تاريخ بلاد مصر و خصوصيات آنها اطلاعات كامل داشت، و از علوم ادبي نيز بهره مند بود.

كندي از ابوعبدالرحمان نسائي صاحب سنن اخذ حديث كرد و كتابهائي در باره مصر تاليف نمود و اخبار مصر را در دوران غلبه اسلام بر آنجا نوشت، وي در كتاب ولاه خود سخنان علي عليه السلام را نقل كرده است. او در سال 350 در گذشت.



[ صفحه 23]



محمد بن جرير بن رستم طبري



ابوجعفر محمد بن جرير بن رستم طبري از بزرگان علماي شيعه و از محدثين عالي مقام اماميه مي باشد، وي اصلا از آمل طبرستان بود و از ثقات رجال بشمار مي رفت، نجاشي گويد: «طبري از بزرگان اماميه است»، وي مردي دانشمند و بسيار خوس صحبت و شيرين زبان بود.

ابوجعفر طبري كتابهاي زيادي در علوم و معارف اهل بيت عليهم السلام تاليف كرد، و عمر گرانبهايش را در ترويج اخلاق و فضايل گذرانيد، وي در كتاب خود بنام مسترشد در امامت و كتاب ديگرش بنام رواه اهل بيت، كلمات و خطبه هاي امام علي عليه السلام را نقل مي كند.



عبيدالله بن احمد انباري



ابوطالب عبيدالله بن احمد بن يعقوب انباري از مشايخ شيعه و از ثقات محدثين امايه است، نجاشي گويد: «وي در آغاز زندگي از واقفيه بود، ابوغالب زراري نيز گويد: من ابوطالب را مي شناختم و او بيشتر عمرش را با واقفيه محشور بود و بعدا معتقد به امامت ائمه اثناء عشر گرديد.»

ابوالقاسم بن سهل واطي گويد: «من مردي مانند ابوطالب انباري در عبادت نديدم» و او اكثر اوقات خود را به عبادت مي گذرانيد، و اغلب در مساجد رفت و آمد داشت وي كتابي بنام ادعيه ائمه عليهم السلام نوشت و در آن دعاهاي امام علي عليه السلام را نيز نقل نمود.



احمد بن ابي رافع كوفي



ابوعبدالله احمد بن ابراهيم بن ابي رافع انصاري اصلا كوفي بود اما در بغداد اقامت داشت. شيخ مفيد ابوعبدالله در نزد او تلمذ كرده بود، نجاشي گويد: وي در حديث از ثقات بشمار مي رفت و كتابهائي نيز تاليف نمود، ابوعبدالله در عقيده نيز مردي ثابت قدم و مدافع حق شهرت داشت.

احمد بن ابي رافع كتابي بنام كشف در اخبار و تاريخ سقيفه بني ساعده تاليف كرد و مطالب و حوادث آن را شرح داد و همچنين كتابي در تاريخ ائمه عليهم السلام نگاشت و در اين دو كتاب از خطبه ها و سخنان امام علي عليه السلام روايت نمود، نجاشي كتابهاي او را از طريق حسين بن عبيدالله نقل مي كند. [1] .



[ صفحه 24]



اعثم كوفي



احمد بن اعثم ابومحمد كوفي يكي از مورخان و محدثان معروف است، كتاب وي به نام فتوح الاسلام از كتب مشهوري است كه همواره مرجع مولفين بوده و حوادث را تا زمان هارون الرشيد شرح مي دهد. اين كتاب را محمد بن احمد هروي بفارسي ترجمه كرده و به چاپ رسيده است.

شيخ آقا بزرگ تهراني (قدس الله سره) در (الذريعه) احمد بن اعثم را جزء علماء شيعه ذكر كرده و آثار او را در كتاب مزبور نقل مي كند، ابن عثم در كتاب فتوح خود خطبه ها و كلماتي را از اميرالمومنين سلام الله عليه نقل مي كند. ابن اعثم در سال 314 در گذشت.



حسين بن سعيد اهوازي



ابومحمد حسين بن سعيد بن حماد بن مهران اهوازي از بزرگان علماء اماميه و از محدثين عاليقدر شيعه مي باشد. حسين بن سعيد در تاليف كتابهاي براردش حسن كه او نيز از رواه و اهل حيث بود با وي مشاركت داشت. چنانكه برادرش حسن شهرت خود را از حسين گرفته است.

نجاشي گويد: اخبار و روايات او را ابوالعباس احمد بن محمد دينوري هنگامي كه از زيارت امام رضا عليهم السلام در سال 300 بآمل طبرستان مراجعت كرد، روايت نمود حسين بن سعيد در كتاب نوادر خود خطبه ها و سخنان علي بن ابي طالب سلام الله عليه را نقل كرده است.



ابوسعيد آبي



منصور بن حسين ابوسعيد آبي كه در سال 422 در گذشت كتابي درباره خطبه هاي علي عليه السلام و كلمات او تاليف كرد و نام آن كتاب را (نزهه الادب في الحاضرات) گذاشت، و بعد او را تلخيص كرد. و نثر الدرر نام گذاري نمود. نسخه اي از اين كتاب در نجف اشرف ديده شده است.

حاج خليفه در كشف الظنون مجلد 1939/2 از كتاب نزهه الادب ياد كرده و مي گويد: «اين كتاب از تاليفات ابوسعيد منصور بن حسين آبي وزير مي باشد» او از موضوع كتاب بحثي بميان نياورده است.



[ صفحه 25]



علي بن محمد واسطي



شيخ آقا بزرگ تهراني در الذريعه از رياض العلماء نقل كرده: علي بن محمد بن شاكر مودب ليثي واسطي مولف عيون الحكم مي باشد. و كتابي نيز در سال 457 در فضائل اهل بيت عليهم السلام تاليف كرده است. صاحب رياض اذعان مي دارد كه يك نسخه از اين كتاب در دست او مي باشد.

علامه مجلسي «رضوان الله عليه» نيز از اين كتاب در مجلد هفدهم بحار الانوار روايت مي كند و آن را تحت عنوان (عيون الحكم و المواعظ و ذخيره المتعظ و الواعظ) مي نامد. علي بن محمد واسطي در اين كتاب سخنان و كلماتي از امام علي عليه السلام روايت مي كند.



محمد بن احد وشاء



ابوالطيب محمد بن احد وشاء اعرابي نحوي در زمره اهل ادب و شعر بود، وشاء خوش بيان و خوش بزم بود و مردم از مصاحبت او لذت مي بردند، وي كتابهاي مفيدي تصنيف كرده است كه اهل علم از آثار و تاليفات وي بسيار استفاده نموده اند.

ابن نديم گويد: وشاء در حدود بيست مجلد كتاب تاليف كرد كه يكي از آنها زهره الرياض در بيست مجلد بود، او در كتاب خود بنام ظرف و ظرفا از علي بن ابي طالب سلام الله عليه كلماتي را نقل كرده و بآن ها استناد جسته است. و شاء فرزندي داشت كه او نيز در علم نحو متبحر بود و مردم را تعليم مي داد. وي در سال 325 در گذشت. [1] .



قاضي نعمان مصري



قاضي نعمان مصري يكي از علماي بزرگ بود و در مصر اقامت داشت و كتابهائي تاليف كرد كه از آن جمله دعائم الاسلام است. اين دانشمند با مهدي فاطمي كه در مصر حكومت مي كرد بسيار نزديك بود، تولد او قبل از سيدرضي بوده، و حتي كتابهائي نيز قبل از ولادت وي نوشته است.

علامه مجلسي در مقدمه بحار الانوار گويد: قاضي نعمان كتابهاي زياي در مذهب اهل بيت عليهم السلام نوشت و پيرو مذهب اماميه بود و در نزد مهدي فاطمي تقيه مي كرد وي كتابي درباره خطبه هاي امام علي عليه السلام نگاشت و خود آن را شرح نمود، و در سال 363 نيز در گذشت. [1] .



[ صفحه 26]



علي بن ابراهيم قمي



ابوالحسن علي بن ابراهيم بن هاشم قمي يكي از محدثان و مفسران برجسته شيعي است. علي بن ابراهيم از مشايخ محمد بن يعقوب كليني است و كليني در كافي از او بسيار روايت مي كند، علماي رجال او را در كتب خود مورد بحث قرار داده اند و او را قابل اعتماد مي دانند و عقائدش را ستوده اند.

علي بن ابراهيم در تفسيرش كه منتشر شده و اكنون مورد استفاده مي باشد،خطبه ها و كلماتي از امام علي عليه السلام روايت مي كند، محدث مزبور در شهر قم در گذشت و مزارش اكنون در اين مقدس قم در مقبره شيخان حاشيه خيابان شرقي در وسط باغ بزرگي زيارتگاه مي باشد.



يزيد بن عبدالملك نوفلي



يزيد بن عبدالملك بن مغيره بن نوفل بن حرث بن عبدالمطلب ابوالمغيره مدني از بزرگان اهل حديث و مشاهير رواه است، ابن حجر در تهذيب التهذيب ج 11 ص 347 درباره او بحث كرده و گفتار علماي رجال را درباره وي نقل مي كند. يزيد بن عبدالملك در سال 167 در مدينه در گذشت.

يزيد بن عبدالملك خطبه هائي از امام علي عليه السلام روايت مي كند، و از آن جمله خطبه اي است كه علي عليه السلام در هنگام خلافت خود در مدينه پس از كشته شدن عثمان ايراد كرده است، و اين خطبه را در رساله اي بنام تحفه الاحباب و معرفه امامه سيد اولي الالباب ذكر نموده است.

در حال حاضر اين رساله در آغاز يك مجموعه كه به امام يحيي، امام يمن تعلق داشته و داراي مهر كتابخانه او نيز بوده در موزه بريتانياي لندن وجود دارد و اينجانب هنگام مسافرت به لندن در سال 1396 هجري اين خطبه را استنساخ كردم و اميدوارم انشاالله با شرح فارسي چاپ نمايم.